چشمانداز یا آرمان، هم میتواند شخصی و هم جمعی باشد. زمانی که اعضای
یک سازمان یک چشم انداز مشترک دارند و با آن به حدی هویت مییابند که همه
آن را بهعنوان یک ایدئولوژی پیگیری میکنند و مقید هستند که یک الگوی
رفتاری مبتنی بر آن را نشان دهند (چنان که بتوان استراتژی واحدی را در
حرکت آن سازمان مشخص نمود) به این انواع استراتژی، استراتژی ایدئولوژیک
گفته میشود.
آیا یک استراتژی ایدئولوژیک (IDEOLOGICAL STRATEGY ) را میتوان از پیش تعیین شده دانست؟
از آنجا که ایدئولوژی واضح است و شاید حتی تفصیلی هم باشد، نیتها معمولاً قابل شناساییاند. بنابراین سؤالی که مطرح میشود این است که آیا این نیتها را میتوان سازمانی در نظر گرفت و آیا میتوان آنها را مبنی بر قصد قبلی (intended) دانست؟
در یک دریافت کلی، این نیتها سازمانی هستند.
در حالیکه نیتها در استراتژیهای برنامهریزی شده و کارآفرینی از یک
کانون سرچشمه گرفته و بهصورت انفعالی توسط دیگران پذیرفته میشوند،
استراتژیهای ایدئولوژیک بهصورت مثبت توسط اعضای سازمان تقویت میشوند.
از
آنجا که نیتها بهصورت یک چشمانداز خام موجود هستند، باید برای تحقق
تطبیق یافته و یا تغییر کنند. اما چشمانداز جمعی بسیار تغییرناپذیرتر از
چشمانداز فردی است. همه آنهایی که در این چشمانداز مشترک هستند باید تفکر
گروهی (Collective Mind) خود را تغییر دهند.
افزون بر این، ایدئولوژی ریشه در گذشته، سنتها و سوابق دارد (در اغلب موارد نهادینه شدن آرمان یک رهبر کاریزماتیک است: آرمان یک فرد تبدیل به ایدئولوژی همگان شده است). بنابراین، مردم در قبال تغییر آن مقاومت میکنند.
هدف، تفسیر کلمات است و نه به مبارزه طلبیدن آنها. در نهایت، محیط نیز نمیتواند تغییری در ایدئولوژی ایجاد نماید چرا که هدف کلی ایدئولوژی این است که محیط یا عوامل بیرونی دیگر را تغییر دهد تا سازمان را از آن محفوظ بدارد.
به همه این دلایل، نوع استراتژی ایدئولوژیک به شدت و به احتمال زیاد بیش از سایر انواع استراتژی – البته غیر از استراتژی طراحی – از پیش تعیین شده است. ما در مطالعاتمان با شرکتی که ایدئولوژی بر آن حکمفرما باشد، برخورد نداشتهایم و بیشتر میتوان آنها را در سازمانهای مذهبی یا برخی دولتها مشاهده کرد.
منبع : سایت" ادارجات"