رهبری و مدیریت کردن در این اوضاع بسیار متغییر دنیا بویژه ایران، که خود بحثی کاملا جدا از دنیا دارد، کاری است بسیار دشوار، گیج کننده، پرآشوب، آزاردهنده و پراز استرس. اما در عین حال کاری است جالب، پرنشاط ، هیجان انگیز ، وجدآور و پراز خلاقیت و چالش های رشد.
اگر بتوانیم در این دنیایی که چهره واقعیت در آن پنهان است و با ابرهای تیره پوشانده شده است، زندگی کنیم و از روند امور و اتفاقات هم به سرعت آگاه شویم و این روند را به بهترین وجه تفسیرکنیم و بفهمیم که دنیا اکنون در چه وضعی قراردارد و به چه سمت و سویی می رود، آنگاه در میدان رقابت کامیاب خواهیم شد.از طرفی باید آگاه باشیم که قدرت واقعی رئیس روبه زوال رفته است. ریاست کردن، متمرکز شدن قدرت در بالا، در دست کسی که دانایی و توان لازم را برای کنترل و هدایت کل سازمان دارد، می تواند بی نقص ترین شیوه برای اداره یک خط راه آهن، یک اداره سطح پایین دولتی،اداره امور جاری و تکراری باشد. اما این شیوه در زمانه تغییرات پرشتاب و آشوب گونه و پیش بینی ناپذیر دنیای امروز برای اداره سازمانهای امروزی کاری ساده لوحانه و بیهوده است.مدیران و رهبران سازمانهای ایرانی اگر این موضوع را به خوبی درک کنند میتوانند وارد دنیای رقابتی امروزی شوند در غیر اینصورت تولید محصولات سابق با روشهای سنتی و با روشهای مشتری مداری شعارگونه، قطعا محکوم به فنا خواهد بود به قول معروف دیر یا زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد...
نویسنده : ارشیا دکامی
منبع : مدیریت کاربردی