دانستنی های اداری و مدیریتی

دانستنی های اداری و مدیریتی

مطالب مدیریتی، بخشنامه ها و قوانین اداری کشور و سایر موضوعات کاربردی
دانستنی های اداری و مدیریتی

دانستنی های اداری و مدیریتی

مطالب مدیریتی، بخشنامه ها و قوانین اداری کشور و سایر موضوعات کاربردی

دور زدن ممنوع

یکی از بیماریهای شایع در سازمانهای ایرانی دور زدن مدیر است که به دلیل استقبال بسیاری از مدیران ارشد درسازمانها ریشه های عمیقی دارد.
هرچند این بیماری به مذاقق نامدیران بسیار خوش است اما باید بدانیم که اینکار آسیب های جدی به روابط سیستمی سازمان وارد آورده و نه تنها منفعتی ندارد بلکه تاثیر منفی بر بهره وری وخروجی سازمان به صورت پنهان خواهد داشت.
عموما این کار با اهداف مختلفی نظیر تضعیف موقعیت مدیر و سرپرست ،خودشیرینی و جلب توجه مدیران بالادستی و یا گاهی به دلایل خیرخواهانه از سوی پرسنل اتفاق می افتد.
و تنها دلیل شیوع این بیماری در سازمان خود مدیران ارشد هستند که با رفتارهای نادرست و گاهی به حساب جمع آوری اطلاعات از کف کارگاه، به این بیماری دامن زده و آنرا گسترش می دهند. برخی مدیران به دلیل عدم توانمندی در پیاده سازی یک سیستم کنترلی معقول و کارآمد، دست به چنین اقداماتی می زنند.  

هنگامی که یک مدیر ارشد با اینچنین موقعیتی برخورد میکند باید رفتار صحیح و حساب شده ای را درپیش بگیرد. از آنجایی که برخی از این موارد به دلایل خیرخواهانه رخ می دهد سرکوب و برخورد نامناسب نیز این احساسات را خدشه دار می نماید، لذا باید این رفتارها به طریقی به سمتی هدایت شود که علاوه بر سرکوب نشدن این احساسات مثبت، باعث تضعیف موقعیت مدیر و سرپرست نیز نشود و به افرادی هم که با اهداف منفی این اقدام را انجام میدهند پیام عدم تکرار را منتقل نماید.

وقتی از این موضوع استقبال میکنید در واقع نقش مدیر و سرپرست پایین دستی خود را نادیده گرفته اید و ناخودآگاه به پرسنل القا میکنید که ایشان نقشی نداشته و شما نیز میتوانید او را نادیده بگیرید. شاید در اثر این رفتار، پرسنل به طور مستقیم با مدیر و سرپرست برخوردهای جدی نداشته باشند اما با سهل انگاری در اجرای امور محوله و جدی نگرفتن دستورات مدیر و سرپرست خود، به سادگی او را نادیده می گیرند و به طور قطع در اینجا سازمان ضرر واقعی را می بیند.
نمونه اثرات این رفتارها را بارها و بارها همه ما در سازمانهای خود شاهد بوده ایم به طور مثال هنگامی که مدیر ارشدی از نزدیک وارد امور میشود یا در قسمت های مختلف سازمان حضور فیزیکی می یابد به سادگی میتوان دید که پرسنل با جدیت، دقت و سرعت بیشتری امور را اجرا میکنند و نحوه پاسخگویی آنها به طرز چشمگیری تغییرمیکند. برخی از این مدیران ارشد نیز متاسفانه از اینگونه حرکات لذت برده و آنرا جذبه و توانمندی خود میدانند و خوشحال و سرمست به دفتر خود باز میگردند بدون اینکه نگاهی به خروجی آماری واحد خود داشته باشند. . .
چرا پرسنل همیشه اینطور کار نمیکنند؟
چرا باید حضور فیزیکی مدیر ارشد اینگونه اثری داشته باشد؟

وسوالات بسیار دیگر که اینجا مجال آنها نیست… اما باید دانست که یکی از دلایل مهم این تغییر رفتارها، ضعیف بودن موقعیت مدیر و سرپرست در اثر همین دور زدنهاست. البته باید تاکید کرد که این تغییر رفتارها منشاء های دیگری نظیر ضعیف بودن خود مدیر و سرپرست را نیز دارد که درجایی دیگر مفصل به آن خواهیم پرداخت.

ممکن است گاهی گزارشات دریافتی ما از زیر مجموعه که توسط مدیران پایین دست ارائه میشود خلاف واقع باشد و کسانی از سازمان قصد آگاه کردن ما را داشته باشند(همان نیت خیر خواهانه) این موارد را چطور تشخیص دهیم؟
آیا پرداختن و استقبال از آنها جایز است؟
در پاسخ باید گفت متاسفانه تشخیص این موارد بسیار سخت بوده و استقبال از آن نیز مخرب است، اما در هر صورت باید با رفتار صحیح این موارد را نیز مدیریت نماییم. در زیر یک نمونه رفتار غلط آورده شده و به دنبال آن رفتار صحیح نیز بیان شده است. شاید دادن یک فرمول، برای رفتار صحیح در برخورد با این پدیده، برای تمامی موارد امکان پذیر نباشد اما میتوان با تغییر و اصلاحاتی با توجه به خلاقیت خود آنرا در اکثر موارد بکار برد.

مثال:
من مدیر واحد مستقلی بودم که گروه های مختلفی زیر مجموعه من بودند روزی که از مرخصی چند روزه برگشتم مدیر ارشدم به من گفت:
” چند روز پیش فلان واحد به من مراجعه و گفته اند که برخی قطعات سفارش داده شده ما هنوز خریداری نشده اند و من گفته ام که مدیر شما باید از کجا اهمیت کار شما را بداند شما باید پیگیری بیشتری میکردید و اهمیت آنرا یادآور میشدید و یا به من مراجعه میکردید تا بودجه در اختیارتان قرار دهم.”

همانطور که مشخص است در این گفتگو ، مدیر من سعی بر تبرئه من داشته اند… ولی آیا واقعا من باید خبر از اهمیت این موضوع نداشته باشم؟ آیا بی خبری من قابل قبول است؟ … به طور حتم نه، بی اطلاعی من قابل قبول نیست. در اینجا نقش من کاملا نادیده گرفته شده است و در گفتگوی فوق علیرغم اینکه سعی بر تبرئه من بوده ولی کاملا مخرب است و اثرات منفی بر جای خواهد گذاشت.

رفتار مناسب:
رفتار صحیح در این مورد توسط مدیر ارشد من این جملات بود:

“مدیر شما حتماً دلایلی برای این تعویق دارد بگذارید ایشان کار خودشان را انجام دهند برای پیگیری به ایشان مراجعه کنید“

ممکن است موضوع برای مدیر ارشد بسیار پر اهمیت بوده و واقعاٌ قصد دخالت داشته باشد، از طرفی نیزممکن است من واقعاً کارم را اشتباه انجام داده باشم و فرد به قصد خیرخواهانه این موضوع را به مدیریت ارشد گزارش داده است… اشکال ندارد، کار مدیر ارشد اینجا تمام نشده است بعد از برخورد با موضوع فوق خودش باید سراغ من بیاید و دلایل تاخیر را جویا شود. اینطور علاوه بر اینکه موقعیت مدیر خود را تضعیف نکرده مشکل را نیز به حال خود رها نکرده است. بهترین برخوردها با این موضوع، در بیشتر موارد در محدوده همین چند جمله خلاصه میشود یعنی شما ابتدا با برخوردی مناسب از تکرار عمل دور زدن مدیر جلوگیری کرده اید، از طرفی هم در جلسات خصوصی مسائل را از مدیریت پیگیری و خواهان پاسخ میشوید.

فراموش نکنیم تضعیف مدیران و سرپرستان زیر مجموعه حاصلی جز بی نظمی، از هم پاشیدن سیستم کاری، کاهش سرعت فرآیندهای کاری، بهره وری پایین ،افزایش حجم کارهای شما به طوری که باید ریزترین مسائل نیز با نظر شما اجرا شود و … را به دنبال نخواهد داشت.
بکوشید سیستم کاری شما تقویت شود تا بهره وری سیستم بهبود یابد.

ارشیا دکامی

منبع : مدیریت کاربردی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد