زمانى به نیل پستمن منتقد اجتماعى معترض
شده بودند که چرا این قدر بر فناورى هاى نوین خرده مى گیرید و بر آنها
مى تازید .در پاسخ گفته بود، این فناوری ها به اندازه کافى مدافع و حامى
دارد، جاى منتقدان آن خالى ست.
در جامعه ما نیز اظهار اعتقاد به کاربرد
فناوری هاى نوین که از دستاوردهاى شگرف انسان است ،
حالت بیان اصول دین به خود گرفته است و در گفتار همگان گرچه در کردار لنگى
بسیار داریم ظهور مى یابد. آنچه کمتر به آن پرداخته شده، چگونگى به
کارگیرى و تأثیر آن بر فرهنگ و رفتار سازمانى ست. درباره ارتباط علم،
تکنولوژى و فرهنگ، بحثهاى هستى شناسانه ارزشمندى شده است.بحثى که مارتین
هایدگر بر خلاف تفکر رایج، در تقدم فناورى بر علم مطرح مىکند، از
ارزشمندترین این مباحث است.این بحثها بعدها توسط دن آیدى دنبال شد و هم او
به استناد مطالعات لین وایت نشان داد که تقدم تکنولوژى بر علم فقط به لحاظ
فلسفى مطرح نمىشود بلکه شواهد تاریخى بسیار نیز براى اثبات آن وجود
دارد . نیل پستمن هم معتقد است که سه اختراع مهم قرون وسطا یعنى ساعت ، چاپ و
دوربین نجومى بر روند تحولات علمى و فرهنگى تأثیرى سرنوشت ساز داشته اند.
اما
مبحث مهمى که در بیان دیدگاهاى بسیارى از متفکران متأخر مطرح مىشود، بحث
غلبه فناورى بر فرهنگ است.فناورى با فربه شدن و به قدرت رسیدن، از خود یک
امپراتورى ساخته است که موجب از میدان به در شدن حقیقت مىشود.به قول آلدوس
هاکسلى شیوه مبارزه و برخورد فناورى بسیار ویژه استثنایى ست: مستقیم به
حریف نمىپردازد، نمىخواهد آن را از مشروعیت بیندازد یا از شهرت آن
بکاهد؛بلکه فقط آن را نامرئى و بىتأثیر مىکند و به خانواده، سیاست، مذهب،
روشنفکرى، آزادى و فرهنگ مفهومى مىبخشد که توقعات این تکنولوژى
انحصارگرا(تکنوپولى)را برآورده سازد.
خانه با بیگانه دادى تا بروبد زان غبار
نک همى بینى ترا روبید و خود صاحبخانه شد
و این پدیده را چه پروژه و طرح بدانیم و چه یک فرایند طبیعى بپنداریم،
نتیجه آن براى جوامع یکسان است.در بحث یکسان سازى و یا یکسان شدن (بخوانید
نابودى خرده فرهنگها و فرهنگهاى بومى) که این روزها دغدغه مهم یونسکو و
سازمان ملل است ، نیز بحث غلبه و انحصار فرهنگ بیگانه مطرح است ، بیگانه که
صاحب فناورى مسلط است . این فقط مشکل کشورهاى جنوب نیست.در جلسه امسال روساى
کتابخانه هاى ملى جهان که در اسلو تشکیل شد، رئیس کتابخانههاى ملى فرانسه
از این پدیده دردلها داشت و رسما معترض بود.غلبه فناورى بر فرهنگ به مدد
فناوریهاى نوین مثل شبکه-هاى ماهواره اى و به ویژه اینترنت با سرعت
شگفت انگیزى در جریان است.در مدتى کمتر از چند ماه همان رفتارى را که در
جوانان و نوجوانان نیویورکى مىبینیم ، در میان جوانان و نوجوانان محله
چینى هاى هاوانا، محله چینى هاى کوآلالامپور و میدان محسنى هم مشاهده مى
کنیم.
با آنکه توجه به این مباحث در حوزه اجتماع و سازمان در بسامان
کردن برنامه ریزى و تصمیم گیرى ها مى تواند تأثیر راهبردى داشته باشد اما
باشد اما به نظر مى آید هنوز سازمانهاى ما نیاز به پرداختن به لایه هاى
بیرونى تر دارند.به طور کلى براى کاربرد هرگونه فناورى در محیطهاى سازمانى
توجه به عوامل و منابع زیر ضرورى مىنماید:
۱.عوامل فرهنگى؛
۲.عوامل روانشناختى اجتماعى؛
۳.عوامل سیاسى؛
۴.منابع انسانى؛
۵.منابع اقتصادى.
پیش
از پرداختن به آنها و بیش از همه، باید شناخت کامل و جامعى از وضع موجود
سازمان بدون سوگیرىهاى متداول به دست آورد تا مناسبترین سختافزار و
نرمافزار براى آن تدارک دیده شود.براى پیمودن درست این مسیر مراحل زیر
ضرورى به نظر مىرسد:
–شناسایىرشد
و گسترش آگاهى نسبت به همه فناورى هایى که در حوزه سازمان مىتواند تأثیر
گذار باشد از ضرورتهاست. شناخت فناورى هاى رایج و حتى پیش بینى فناورى هاى
آینده در تصمیم گیری ها نقشى حیاتى ایفا مىکند.
–انتخابانتخاب
هر نوع فناورى مىتواند کلیت سازمان را تحت تأثیر قرار دهد و موجب درگیر
شدن منابع انسانى، مالى و اقتصادى سازمان شود به همین دلیل مرحله گزینش و
ابعاد گوناگون آن باید به درستى تجزیه و تحلیل شود.
–اکتساب و بهره بردارىدر
این مرحله پس از گزینش، تثبیت و جااندازى این فناورى ها در درون سازمان
مطرح مى شود.ایجاد فرهنگ مناسب و بومى سازى فناورى از مسائلى ست که باید
بدان پرداخت. طرحریزى شیوه کاربرد فناورى جدید، و ادغام فعالیتهاى منتج
از آن باید به گونهاى باشد که امکان نوآورى و عملکرد بهینه بخشهاى مختلف
سازمان فراهم آید.
توجه به این مراحل از ضرورتهاى اولیه هرگونه
برنامه ریزى براى بهره گیرى از فناورى هاى نوین در سازمانهاست، که
متأسفانه در سازمانها حتى به سطح نخستین و اولیه شناسایى، هم کمتر پرداخته
مى شود. در بعضى سازمانها اصالت در اجراى طرحهاى فناورى ست . ابتدا
بودجه اى معین مى شود که باید در حوزه فناورى هزینه شود، سپس عناصر مربوط
دست به فعالیت زده و طرح تراشى مىکنند؛ هرگونه مخالفتى نیز دال بر کم دانشى
ناقد قلمداد خواهد شد.با این اوصاف به نظر مىآید به جاى بحث معرفت
شناسانه تکنوپولى باید به بحث رفتار شناسانه تکنو پولى(تکنولوژى پول
مدار) پرداخت؛یعنى فناورى که باید به عنوان ابزار با هدف بهینه سازى عملکرد
در خدمت سازمانها قرار گیرد، تبدیل به ابزارى براى جذب و جلب هر چه بیشتر
منافع فردى مىشود.در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانى این تکنولوژى پول
مدار چنان فریبکارانه مى نمایاند که گویى همه کتابخانه هاى عالم دست از
کتاب شسته اند و به مبارکشان نرسیده است که رئیس نروژى ایفلاى امسال با
جمله«جاوید باد کتاب»به سخنان خود پایان داد.به نظر مى آید تکنو — پولی
هدفى جز کسب منفعت ندارد و باقى استدلالها هم بهانه است بناى این فناورى
پول مدار صرفا بر جذب و جلب بودجه بیشتر استوار است.
منبع: سایت مدیریار
دوشنبه 12 مرداد 1394 ساعت 09:10