سکوت سازمانی پدیده ای است که در آن کارکنان سازمان به علل مختلف از اظهارنظر در مورد مسایل سازمان خودداری کرده و سکوت اختیار می کنند.این سکوت آسیبهایی جدی و جبران ناپذیری به سازمان وارد میکند از جمله:
1⃣ محدود شدن داده ها و اطلاعات
2⃣عدم تجزیه و تحلیل ایده ها و دلایل تصمیم گیری
3⃣کاهش اثر بخشی تصمیم گیریها
4⃣ کاهش توانایی سازمان برای شناسایی و اصلاح اشتباهات
5⃣ تضعیف تعهد و اعتماد کارکنان
6⃣ کاهش انگیزش کارکنان و افزایش نارضایتی
7⃣ کاهش مشارکت و خلاقیت در بین کارکنان
◀️مهمترین علل سکوت سازمانی عبارتند از:
1⃣ترس از عواقب اظهارنظرها شامل تنبیهات٬ بی نصیب بودن از امتیازات٬ برکناری از سمت و پست سازمانی و....
2⃣ ترس از بی توجهی و رفتار نامناسب مدیر ارشد و بلا استفاده ماندن نظرات و ایده ها.
◀️در بدترین حالت، مدیران ممکن است نظریات ارائه شده را نخوانند و در بهترین حالت ممکن است مدیر ارشد این نظریات را بخواند؛ ولی با دلایل ناکافی یا مصلحت های غیر قابل توجیه؛ اقدام به رد ایده ارائه شده بنماید.
و در بسیاری موارد دیده شده برخورد نامناسب مدیر وتمسخر نظرات دیگران،عدم استقبال درست از نظرات اشتباه دیگران و سرخوردگی آنان، افراد را وادار به سکوت میکند
3⃣بدون پاداش گذاشتن ایده ها. وقتی که سازمان برای ایده های ارائه شده که مورد استفاده هم قرار گرفته و اثر بخش بوده اند؛ پاداشی پرداخت نمی کند.
4⃣ شکل بسیار بدتر سکوت سازمانی وقتی است که کارکنان سازمان به ظاهر فعال و پر سر و صدا هستند ولی آنها از اظهارنظرهای واقعی و اقدامات مناسب و کارشناسی شده خودداری می کنند؛ و در برخوردها چیزی را می گویند یا کاری را انجام میدهند که مدیر ارشد سازمان می خواهد.
گاهی ممکن است افراد نظرات و ایده های اشتباهی بدهند هیچ اشکالی ندارد میتوان با استقبال خوب از اینگونه نظرات و بحث و تبادل نظر آنها را متقاعد کرد. با این کار خلاقیت را در کارکنان تقویت میکنیم و آنها از ارائه نظرات حتی اشتباه خود هیج ترسی نخواهند داشت وبه راحتی آنرا بیان میکنند و به طور حتم نظرات و ایده های بسیارخوبی میتوانیم از بین آنها استخراج کنیم فراموش نکنید هیچگاه نظر افراد را تمسخر و یا مورد بی اعتنایی قرار ندهید ونخواهید همیشه حرف آخر را شما بزنید که دچار سکوت سازمانی شده و افراد سکوت میکنند.